۱۳۸۹ خرداد ۲۶, چهارشنبه

پارس جنوبی، تحریمها وتوانمندی داخلی


قرارداد توسعه 6 فاز از میدان گازی پارس جنوبی در تاریخ 25/3/89 توسط رییس جمهور امضا شد.
در مورد این قرارداد که از سوی رییس جمهور به عنوان بزرگترین قرارداد نفتی تاریخ کشور یاد شد به صورت ترک تشریفات  مناقصه و با مبلغ حدود 21 میلیارد دلار به کنسرسیومی متشکل از 6 شرکت داخلی واگذار شد نکات قابل توجهی  وجود دارد  که اینجا  به بعضی از آنها اشاره می کنیم
-لیست اسامی این شرکتها که توسط مدیر عامل شرکت نفت و گاز پارس اعلام شده دو شرکت یه نامهای پترو پایدار ایرانیان و پترو سینا آریا جلب توجه می کنند.  این دو شرکت علاوه بر اینکه در رتبه بندی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رییس جمهور برای پیمانکاران ثبت نشده اند، عضو هیچیک از انجمنهای پیمانکاری نفت و گاز هم نبوده و ظاهرا حتی هنوز به ثبت هم نرسیده اند!
اینکه حضور شرکتهای گمنام در قراردادی با چنین حجم مالی و اهمیت فنی مورد قبول کار فرما قرار گرفته است، البته در چند سال اخیر بی سابقه نبوده و به عنوان نمونه میتوان به امضای قرارداد توسعه میادین گازی گلشن و فردوس ،با حجم مالی که میزان اعلام شده آن بین 14 تا 20 میلیارد دلار متغییر بود، با شرکت مجهول السابقه Petrofield SKS   مالزی اشاره کرد که در زمان خود با پوشش خبری وسیع رسانه های دولتی به عنوان موفقیت ایران در مهار اثر تحریمها مواجه شد و اکنون پس از گذشت بیش از 3 سال هیچ خبری از پیشرفت پروژه در دست نیست.
-بزرگنمایی در مورد این قرارداد در حالی انجام می شود که متاسفانه بهره برداری از فازهای 9 و 10 که در سال 87 توسط رییس جمهور به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای ملی افتتاح گردید آغاز نشده است و جالب اینجاست که علت این تاخیر در پروژه ای که بیش از 4 میلیارد دلار و حدود 100 میلیون نفر ساعت هزینه برای کشور داشته است دقیقا تحریمهای اعمال شده بر ضد ایران و عدم توانایی کشور در تهیه تجهیزات حفاری و درون چاهی و حفر چاههای باقیمانده این پروژه است.


به نظر میرسد که اداره سرمایه و پروژه های ملی چنان دستمایه بازیهای سیاسی گروههای درگیر در حاکمیت شده است که مدیران رده بالا ترجیح میدهند هیچ صحبتی از ضرری که اقتصاد کشور در اثر این تاخیرات متحمل میشود به میان نیاید و صرفا با تمرکز بر اخبار امضای قراردادهای بزرگ و بدون ذکر محل تامین منابع مالی و فنی مورد نیاز آن چگونه تامین خواهد شد منافع- هرچند کوتاه مدت – گروه سیاسی خود را تامین نمایند.

اما ظاهرا بحران در صنعت نفت به حدی رسیده است که معاون امور بین الملل و بازرگانی وزیر نفت که از مدیران با سابقه نفتی است خود را ناگزیر از بیان پاره ای وا قعیتها می بیند و به واقعیاتی نظیر افت تولید نفت ایران(که بخش عمده آن ناشی از عدم تزریق گاز به میدان نفتی است؛ گازی که قرار بود از محل تولید فازهای مختلف پارس جنوبی تامین شود)، مشکلات در یافتن خریدار و انجام پروژه های نفتی به صورت آزمون خطا در اثر تحریمهای اعمال شده بر ضد ایران  اعتراف می نماید؛ اتفاقی که در دولت نهم و دهم برای مدیران در رده های مختلف هزینه بر بوده است.
به هرحال وعده اتمام 6 فاز از پارس جنوبی در مدت 35 ماه با این وضع و در شرایطی که کشور برای تامین لوازم و فن آوری پروژه های بسیار کوچکتر نظیر طرحهای نوسعه پالایشگاهی و پتروشیمی با مشکلات عدبده روبرو است و سرعت کند پیشرفت این پروژه ها، بیشتر وعده ای سیاسی و غیر قابل عمل می نماید.



مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Donbaleh

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر