۱۳۹۲ آبان ۲۶, یکشنبه
آیا واقعا برای حفظ غرور ملی باید تحریم می شدیم؟
چند روز بیشتر به دور جدید مذاکرات ایران و گروه پنج به علاوه یک نمانده است و مذاکره کنندگان هر دو طرف اشتیاق زیادی برای رسدن به توافق نشان می دهند در این میان اما ظاهرا اشتیاق گروه ایرانی برای توافق بیشتر است.
اکنون حدود ده سال از آغاز پرونده هسته ای ایران می گذرد و پس از فراز و نشیب های فراوان به نقطه ای رسیده ایم که کشور در مقابل شدید ترین تحریم ها قرار دارد . برخی در آغاز این تحریم ها را کاغذ پاره خواندند؛ برخی هم قبل از اجرای تحریم ها عنوان کردند که جهان غرب توان تحریم نفتی ایران را ندارد.
در وضع فعلی اما کسی نیست که از تحریم ها ننالد و رسانه ملی و برخی مسئولین سعی دارند غرب و فقط غرب را مقصر این وضع نشان دهند. در دشمنی غرب با ما بحثی نیست و اینکه اعمال این تحریم ها بخاطر دشمنی با ایران بوده است جای بحث ندارد اما سوال اینجاست که آیا واقعا مجبور بودیم اکنون با چنین تحریم هایی دست و پنجه نرم کنیم؟ آیا واقعا لازم بود پس از ده سال در نقطه ای باشیم که نهایت خواسته مان رفع تحریم ها باشد و حتی افرادی نظیر روح الله حسینیان هم از مذاکره با غرب دفاع کنند.
نباید فراموش کرد که آنچه همه به آن امیدوارند به نتیجه رسیدن مذاکرات است تا شاید تحریم ها در طولانی مدت رفع شوند. حتی اگر فرض کنیم معجزه ای اتفاق بیافتد و همین فردا تحریم ها لغو شوند هم آنچه به آن خواهیم رسید چند سال عقب تر از وضعیت ده سال پیشمان خواهد بود. در این صورت طراحان سیاست هسته ای ایران باید پاسخ دهند که در مقابل این ده سال زمان و صرف هزینه های مالی و جانی فراوان چه بدست آورده ایم؟ آیا اکنون می توانیم واقعا ادعا کنیم که صنعت هسته ای بومی داریم؟البته پاسخ این سوال را باید متخصصین صنعت هسته ای بدهند و نمی توان از کسانی که خود را مالک انقلاب می دانند و بدون کوچک ترین صلاحیتی مساله هسته ای را به نماد غرور ملی تبدیل کرده اند انتظار داشت که مسئولیت عملکرد خود را بپذیرند.
نگاهی به نطق احمد شیرزاد، از معدود متخصصان هسته ای در مجلس ششم که از روزهای ابتدایی مخالفت خود را با ادامه مخفیانه پروژه های هسته ای اعلام کرده بود در مجلس ششم و نحوه برخورد برخی نمایندگان با این نطق با سر دادن شعار مرگ بر منافق و پاسخ آقای کروبی، رئیس وقت مجلس که صحبت های آقای شیرزاد را در راستای منافع اسرائیل خوانده بود تا حدودی نشان می دهد که واقعا نیازی نبود خود را مقابل تحریم های کمر شکن قرار دهیم.
آقای شیرزاد از آن زمان تا کنون بر مواضع خود ایستاده است. ایکاش آقای کروبی هم امکان اعلام نظر داشت تا می دیدیم امروز چه چیز را در راستای منافع اسرائیل می داند.
مشروح نقط احمد شیرزاد و پاسخ آقای کروبی در تاریخ سوم آذر 1382:
احمد شیرزاد ـ بسمالله الرحمن الرحیم
با عرض تبریک حلول عید سعید فطر.
۱ ـ مدعی بودیم که رهبر معنوی جهان هستیم، تمام تودههای محروم چشم امید به ما دوختهاند. از مظلومان جهان حمایت میکنیم، سردمدار اخلاق و انسانیت در جوامع خشونتزده امروز هستیم. بجای سلاحهای مرگبار ضدانسانی، بر ایمان و ایثارگری جوانانمان تکیه داریم. میگفتیم رژیمی هستیم که قدرتمان ریشه در قلوب مردم دارد. بجای داغ و درفش، از نفوذ کلام معنوی بهره میبریم. در حکومت ما فاصلهای میان رهبران و مردم نیست و همبستگی مردم با حاکمیت ضامن شکست تمام توطئههاست. مدعی بودیم راه نوینی برای بشریت به ارمغان آوردهایم.
۲ ـ اما امروز در جهان از ما چهره رژیمی ساختهاند خشن، سرکوبگر و بریده از مردم، متکی بر قدرت نظامی و ابزار سرکوب. تصویر رژیمی که هیچ سخن انتقادآمیزی را برنمیتابد و روز به روز مرزهای خطوط قرمز آن گسترش مییابد. چهره حکومتی که در خفاء، رفتاری متفاوت با ادعاهایش دارد و بفکر تهیه سلاحهای مرگبار و ابزار تهدیدکننده بشریت است. از این رژیم چنان تصویری منعکس شده است که گویی منطق گفتگو با جهان را نمیداند و تنها زبان تهدید را میشناسد و با خشنترین و قسیترین گروههای تروریستی در ارتباط است. میگویند رد پای او در بسیاری از حوادث تروریستی در گوشه و کنار جهان وجود دارد و دین برای او ابزار سرکوب است. از ما تصویر رژیمی ساختهاند که دروغ میگوید و به تعهدات خود در جامعه جهانی پایبند نیست، و قسعلیهذا. چند روز پیش تیتر درشت برخی از روزنامههای اروپا این بود: «جمهوری اسلامی (۱۹) سال به جهانیان دروغ گفته است».
۳ ـ میتوان تمام این تبلیغات را به رسانههای صهیونیستی نسبت داد، میتوان مثل همیشه آنها را توطئههای استکبار جهانی دانست و داد از مظلومیت جمهوری اسلامی زد. میتوان کماکان خود را محور خوبیهای جهان پنداشت و تمام اتهامات را به دشمنی دشمن منسوب کرد، اما یک نکته بسیار ساده این میان وجود دارد، آنها سرنخها، دمخروسها و مدارک و مستنداتی از ما دارند که آنها را در ادعاهایشان محق جلوه میدهد. این مدارک و مستندات، نوعاً در داخل کشور منعکس نمیشود و مردم ما بدرستی و دقت نمیدانند که رسانههای جهان چه اتهامات و تقصیرهایی را متوجه جمهوری اسلامی میکنند و بابت این اتهامات چه شواهدی برای اثبات وجود دارد. اما هر چه هست در ماههای اخیر، آن دشمنان قسم خورده انقلاب و آن رسانههای استکباری و صهیونیستی بنحو بیسابقهای توانستهاند افکار عمومی مردم جهان را نسبت به ادعاهای همیشگیشان متقاعد کنند. آنها امروز حق بجانبتر از همیشه ظاهر شدهاند. این واقعیت تلخی است اما واقعیت است. کاری کردهایم که آمریکاییها سرفرازتر از همیشه بگویند، ببینید آنچه ما درباره رژیم جمهوری اسلامی میگفتیم صحت داشت.
۴ ـ دشمن کارش دشمنی است، وقتی رابطه خود را با رژیمی که از همه نوع ابزار سیاسی، نظامی، فرهنگی، تبلیغی برخوردار است از نوع دشمنی تعریف و تنظیم میکنیم باید بدانیم که در این تخاصم حلوا خیر نمیکنند. ورود در این دعوا کیاست و درایت هم میخواهد. تنها سرهای پرباد کفایت نمیکند. در معادلهای که براساس دشمنی با استکبار و صهیونیسم تنظیم میشود باید انتظار هرنوع تبلیغات سوئی از دشمن داشت. مهم این است که در این سوی قضیه ما تا چه حد خوراک تبلیغاتی و شواهد و مستندات برای او فراهم میکنیم.
امروز کسانی سخاوتمندانه دستاندرکار تهیه مستندات تبلیغات استکباری هستند. آن زمان که مستانه به صحنه آمدند و همگان را متهم به توطئه کردند، دانشجویان، روشنفکران و روزنامهنگاران را به زندان افکندند، زهرا کاظمی را در زندان کشتند، بر هفتهها و ماهها محرومیت زندانیان در سلولهای انفرادی حکم راندند، روزنامهها را یکی پس از دیگری بستند، بیمحابا حکم اعدام صادر کردند و کردند آنچه توانستند، باید چنین روزی را پیشبینی میکردند که بدست خود، مستندات نمایش رژیمی سرکوبگر، ناقض حقوق بشر، مخالف آزادی بیان و غیردموکراتیک را به رسانههای استکباری و صهیونیستی پیشکش کردهاند. (رئیس ـ وقتتان تمام است) آن زمانی که سادهلوحانه سر خود را به زیر برف کردند، پروژههای بلندپروازانه بیهدف طراحی کردند، نامعقولترین و نامتعارفترین شیوهها را برای دستیابی به فناوری هستهای برگزیدند و فکر نکردند که آنچه میکنند روزی در معرض دید و بررسی متخصصان جهان قرار میگیرد، آن روز که سایت عظیم (۵۰) هزار متری طراحی کردند تا در چند متر مربع (رئیس ـ وقتتان تمام است) از یک گوشه آن چند دستگاه کوچک نصب کنند، فکر نکردند که اگر از این چاه، آب فناوری استراتژیک درنیاید، نان تبلیغات استکباری درخواهد آمد. آری در آن روز باید روزی را میدیدند که علیه ما تیتر شود «جمهوری اسلامی (۱۹) سال دروغ گفت». آیا بافرض هر موفقیتی این ضربه معنوی (رئیس ـ وقتتان تمام است) و تبلیغاتی قابل توجیه است؟ والسلامعلیکم
رئیس ـ همینجا بایستید که من یک سؤال از جناب عالی دارم رادیو اسرائیل اگر بگوید، همینها را رادیو اسرائیل تندتر میگوید؟ شما این را جواب بدهید؟ (۱۹) سال است ما به مردم دروغ گفتیم!؟ به دنیا هم دروغ گفتیم!؟ شما کل نظام را زیر سؤال بردید. این را همینجا جواب بدهید تا مردم بفهمند اصلاً من چه میگویم، شما چه میگویید، نظام چه میگوید؟ شما یک وقت میآیید یک اشکالی میکنید به یکنفر، به بنده، به دو نفر، به یک مأموری که دم اوین یک غلطی کرده، به یک کسی که یک گوشهای یک کاری کرده، من این را فهمیدم، شما توضیح بدهید... (تعدادی از نمایندگان ـ مرگ بر منافق) محمدی بنشین! به تو چه ربطی دارد که حرف میزنی؟ من مدیر جلسه هستم، بنشین! آقای دکتر شیرزاد! با همه احترامی که برای شما قائلیم، حرفهای تو من را با این فهم ناقصم این را فهمیدم که شما آیا اشکالت به یک مواردی است یا کل نظام به مردم دروغ گفت و آمریکا و اسرائیل راست گفتند؟ اصلاً صریح بگو ببینیم منظورت از این چه بود؟ من نادان میخواهم بفهمم، من میخواهم بفهمم شما فرمودی (۲۰) سال است گفتند، بعد هم سرنخهایش در ایران پیدا شد. خوب، سر نخهایش در ایران پیدا شد یعنی آنها راستگو هستند و ما دروغگو هستیم؟! این را توضیح بدهید، من مخصوصاً برخلاف آییننامه که آقای انصاری و دیگران حق دارند به من تذکر بدهند اما چون مسأله، مسأله ریشهای است، من احساس مسؤولیت کردم، سه سال و نیم هم هست که تا حالا این کار را نکردهام. شما مطالبتان را توضیح بده که منظورتان چیست؟ منظورتان را صریح و شفاف به مردم بگویید.
شیرزاد ـ تمام متن عرایض بنده نوشته شده است و عین جملات یکییکی موجود است، اگر هرجایش را دوستان دست بگذارند برای بنده قابل دفاع است و مشخصاً عرض کردم کسانیکه سخاوتمندانه دستاندرکار تهیه مستندات برای تبلیغات استکباری هستند. آخرین جمله بنده وقت نشد خدمتتان عرض کنم. ولی این آخرین جمله بنده هست: «من بعنوان یک انقلابی پنجاه و هفتی به صراحت اعلام میکنم برخی از آنچه امروز بر این سرزمین میرود هیچ نسبتی با انقلابی که امام راحل ما راهبری کردند ندارد». (این آخرین جمله بنده است) عرض میکنم بعضی سخاوتمندانه (رئیس ـ پس چرا میفرمایید ۱۹ سال!) برای تبلیغات استکباری خوراک تهیه میکنند. خیلی مشخص هست و تمام جملات بنده هم بر همین محور تنظیم شده است.
تعدادی از نمایندگان ـ تذکر داریم.
رئیس ـ اصلاً من میخواستم نظر شما اینجا منعکس شود. خوب، اجازه بدهید، من آییننامه را دارم که چند نفر باید تذکر بدهید. من تذکرات را بخوانم بعد شما تذکراتتان را بدهید.
اولاً یادتان باشد در نظام جمهوری اسلامی کارهایی که شده، یک مواردی افراد خاص بجای خود، همه ما مسؤولیم، همه ما بودیم، با اینکه من خودم (۸) سال اصلاً در حکومت نبودم، بخشهایی هم که بودم یا در مجلس بودم یا کارهای امدادی و کمک به مردم، اما یادمان باشد من بعضی از کارها را میبینم افراد اینجا میگویند که خودشان بودند و آن کارها را انجام میدادند حالا تازه آمدهاند مدعی شدهاند. من نمی دانم مدعی چه کسی شدهاند؟ خوب بسیاری از کارهایی که طبع انقلاب بود، تندروی هم بود بعضی کارها هم انجام میشده، خود همین دوستان انجام میدهند. اصلاً بیاییم پروندههایمان را بازخوانی کنیم، یک دور قضایا را برسیم، خود آقای دکتر شیرزاد من ارادت داشتم ولی ببینیم، خود آقای دکتر شیرزاد، کجا بود، در چه نهادهایی بود، چه کارهایی میکردیم. آخر این نحوه صحبت کردن که برادرهای من یک نحوهای است که بگوییم، اوضاع این است، این انتقاد هست، خوب مثلاً زهرا کاظمی، حالا خوب شد آقای... میخواستند.
داستان زهرا کاظمی، یک کار احمقانهای آنجا کنار اوین شد که رفت عکس بگیرد و او را آنجا بازداشت کردند، مسلماً مأمورینی در آنجا بازداشت کردند، نه توطئه بود، نه اینکه اگر برویم بسمت قدرتهای بزرگ چه میشود، این را بیاییم الان باز دوباره، سهباره هرچه میخواهیم بگوییم. اما اینکه کل نظام است برای یک حادثهای که آنجا رخ داده و بسیار تلخ و بد است من خودم اولین کسی بودم که اینجا آمدم مطرح کردم یا اطلاعات بوده، یا قوه قضائیه بوده، یا نیروی انتظامی بوده، یا هر سه آنها بوده، تازه اطلاعات و قوه قضائیه مگر چه میگوید؟ اطلاعات و قوه قضائیه هم همانهایی هستند که با هم همکارند دیگر، اینها همه با همدیگر در کارها همکارند. بالاخره باز روز اول گفتیم آقا! بیایند بگویند، افرادی که این کار را انجام دادند مجازات هم بشوند. یکجوری که کل نظام را زیر سؤال ببریم بخاطر مسائلی که پیش آمده بسیار تلخ و بد است و همه ما محکوم میکنیم. در نطقهایمان، من استدعا میکنم چون امروز دیگر وارد نطق شدم خواستم ایشان هم اینجا تشریف داشته باشند. نطقها را طوری بگوییم که اشکال و انتقاد داریم، ضعف داریم، کاستی داریم، خودسری داریم، خود کامگی داریم، همه اینها را بگوییم اما کل نظام و کل کارهایی که شده را زیرسؤال نبرید. من میترسم کم کم بحث بعضی از آقایان طوری بشود که بگویند اصلاً چرا انقلاب شد!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
خب الان همین رو میگن دیگه ...
پاسخحذف