۱۳۹۲ مهر ۲۹, دوشنبه

آیا مردم واقعا محرم اسرارند؟

مذاکرات ژنو که هفته گذشته انجام شد با واکنش های مختلفی در داخل و خارج کشور همراه بود. هیات مذاکره کننده ایرانی و طرف های مذاکره از گروه 1+5 هر دو از روند مذاکرات خوشنود بودند و اعلام کردند برای اولین بار طرفین مذاکره در مسیری قرار گرفته اند که بوی توافق به مشام می رسد. در عین حال هردو طرف گفتند که هنوز طرف مقابل را قابل اعتماد نمی دانند و ترجیج می دهند که برای اظهار نظر قطعی تا برداشته شدن گام های عملی صبر کنند و اعلام شد که طرفین توافق کرده اند که جزئیات مذاکرات تا حصول نتیجه علنی نشود و محرمانه بماند.
پس از پایان مذاکرات چند سایت خبری به نقل از منابع ناشناس ایرانی برخی از پیشنهادات ایران را منتشر کردند که البته سریعا از سوی مقامات ایرانی تکذیب شد. در داخل کشور هم کسانی که به هر دلیل مخالف حل مسالمت آمیز پرونده هسته ای هستند نسبت به تصمیم دولت بر محرمانه بودن مذاکرات اعتراض کردند و چند عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس هم دولت را متهم کردند که مردم را نامحرم می داند و تصمیمات خود را در مورد اساسی ترین حقوق مردم از ملت پنهان می کند. طرفداران این نظریه تلویحا و در بعضی موارد مستقیما دولت و مذاکره کنندگان به آماده سازی زمینه برای سازش و تسلیم در برابر فشارهای غرب متهم کردند.
طرفداران این نظریه برای اثبات سازش کار بودن دولت، سخنان رئیس جمهور در دانشگاه تهران که یک روز قبل از آغاز مذاکرات ژنو از خالی بودن خزانه کشور خبر داده بود را زمینه سازی برای تسلیم در برابر غرب خواندند و ضمن رد خالی بودن خزانه( که البته اثبات آن خیلی به بحث کارشناسی نیاز ندارد و نگاهی به وضعیت معیشت مردم گویای واقعیت است) گفتند که دولت موظف است هنگامی که درمورد حقوق اساسی ملت تصمیم می گیرد آنان را در جریان امور قرار دهد.
البته در مورد اینکه در تمام حکومت های مردم سالار، حداقل در حد تئوری، مردم حق دارند از جزئیات تمام تصمیمات دولت مطلع باشند شکی نیست و جای بحثی وجود ندارد. اما بعید به نظر می رسد کسانی که امروز دم از پایمال شدن این حق مردم می زنند واقعا به آنچه خود می گویند اعتقاد داشته باشند.
به عنوان مثال هنگامی که دولت بحث نظر سنجی در مورد رابطه با آمریکا را مطرح کرد عنوان کردند که نظر سنجی علنی از مردم در چنین مواردی به صلاح نیست و نظرسنجی های اینچنینی نمی تواند پشتوانه تصمیات راهبردی قرار گیرد.
درمساله هسته ای هم واقعیت این است که ایران چندین سال به طور مخفیانه و بدون اینکه نظر مردم را جویا شده باشد به فعالیت در پروژه های هسته ای مشغول بود و تنها هنگامی که مساله به بحرانی بین المللی تبدیل شد برخورداری از انرژی هسته ای به عنوان اساسی ترین حق ملت مطرح شد و باز هم بدون پرسش از مردم اعلام شد که مردم ایران آماده پرداخت هرگونه ای هزینه ای برای پاسداری از این حق اساسی خود هستند.
پرسشی که این مدافعان یکشبه آگاهی مردم از تصمیات حکومت باید به آن پاسخ دهند این است که آیا حاضرند کوچکترین تحقیق کارشناسی در مورد زیان و منفعت پروژه های هسته ای برای کشور انجام شود؟ به عنوان نمونه آیا با علنی شدن طرح توجیه اقتصادی حتی یکی از پروژه های هسته ای در صحن مجلس یا روزنامه ها موافقت خواهند کرد؟ آیا کسی از این گروه حاضر خواهد بود به این پرسش ساده پاسخ دهد که قیمت تمام شده هر کیلو اورانیوم غنی شده برای ایران چقدر بوده است و اینکه اگر این مشکلات برای ایران ایجاد نشده بود می توانستیم سوخت هسته ای را به چه قیمتی از بازارهای جهانی تهیه کنیم؟
در اینکه بر اساس معاهدات بین المللی حق داریم غنی سازی اورانیوم داشته باشیم شکی نیست اما آیا این تنها حق ما بر اساس حقوق بین الملل است؟ تصمیم در مورد صرف بودجه ای که به راحتی می توانست معضل تولید گندم، به عنوان قوت اساسی مردم را حل کند در پروژه های اتمی بر اساس کدام نظر خواهی از ملت گرفته شد؟
آیا بهتر نیست حال که روزنه ای از امید برای حل بحران هسته ای کشور باز شده است به جای سنگ اندازی و همراهی با کسانی که منافعشان در مواجه ایران و غرب تامین می شود، گروه های مختلف در باز کردن این گره سعی کنند؟


مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Donbaleh

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر